پاسخگویی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
- نویسنده طاهره قهقائی
- استاد راهنما مرتضی نجابت خواه جواد تقی زاده
- سال انتشار 1392
چکیده
چکیده پاسخگویی یعنی جوابگویی در قبال اعمال و رفتار در برابر اشخاص و نهادهایی که دارای حق بررسی و قضاوت خاص هستند. قانونگذار اساسی جمهوری اسلامی ایران گرچه از واژه پاسخگویی استفاده نکرده اما در اصول متعددی بر مسئول بودن بسیاری از مقامات احصاء شده در قانون اساسی تاکید کرده است. با دقت نظر در عبارات قانون اساسی، مشروح مذاکرات هنجارسازان اساسی، نظریات نهاد مفسر قانون اساسی و قوانین عادی مرتبط، می توان دریافت که قوای سه گانه از طریق سازوکارهایی در قبال عملکرد خود پاسخگو هستند. مجلس شورای اسلامی (کلیت مجلس و نمایندگان آن) مطابق اصول 84، 90 و 86 در برابر مردم، کمیسیون اصل نود و قوه قضائیه پاسخگو است. شورای نگهبان به عنوان یکی از ارکان قوه مقننه، مطابق اصول 91، 110، 113 و ذیل تبصره یک ماده 4 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب، در برابر رهبر، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، قوه قضائیه و مردم پاسخگو می باشد. قوه قضائیه اعم از اشخاص (قضات و دادستان ها) و سازمان های زیرنظر آن (دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور) از طریق مکانیزم درون سازمانی با استناد به اصول 164، 162، 173، 174 و 156 در برابر دادگاه عالی انتظامی قضات، رئیس قوه قضائیه و کمیسیون نظارت بر حسن اجرای صحیح قوانین، و در قالب مکانیزم برون سازمانی طبق اصول 157، 76، 90، 113 و 52 در مقابل رهبر، مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری موظف به پاسخگویی است. مطابق اصول 121، 110، 88، 89، 90، 140 و 142، رئیس جمهور در برابر رهبر، مردم، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه، و همچنین وزراء با استناد به اصول 88، 89، 90، 137، 140، 142 در برابر مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور و قوه قضائیه پاسخگوی عملکرد خود می باشند. به نظر می رسد که مقام رهبری نیز مطابق اصول 109، 111، 107، 142، در برابر مجلس خبرگان رهبری و قوه قضائیه به نوعی پاسخگو است. ضمن این که با توجه به جایگاهی که در اصول 110، 57 و 91 برای مقام رهبری تبیین شده است می توان گفت که چنین مقامی شایسته پاسخگویی از باب کلیت نظام است. همچنین سازمان صدا و سیما و سازمان نیروهای مسلح به عنوان سازمان های زیرنظر مقام رهبری مذکور در قانون اساسی، نیز مطابق اصول 175، 110 در برابر مجلس شورای اسلامی و رهبری پاسخگو هستند.
منابع مشابه
اقلیتها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
مطالعه حقوق اقلیتها و گروههای قومی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نشانگر آن است که علیرغم فقدان الگوی مشخص و منسجم و عدم استفاده از مدلهای رایج جلب و تأیید مشارکت اقلیتها در این سند حقوقی، حقوق گروههای مذکور به طرق گوناگونی مطرح شده و محفوظ مانده است. در قانون اساسی کشورمان، سه مقولة گروه قومی، اقلیت دینی و اقلیت مذهبی از یکدیگر تفکیک شده و در حالی که اقلیت قومی با دو گروه دیگر قابل ج...
متن کاملتجلی حاکمیت الهی در اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
اصل حاکمیت الهی بدین معنی است که حاکم اصلی، خدا و قانون و احکام الهی است، همانگونه که در فقه اسلامی بهویژه فقه شیعه متبلور است، در سراسر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نیز تبلور یافته است و هیچ تعارضی بین فقه و قانون اساسی در جهت طرح حاکمیت الهی وجود ندارد. در قانون اساسی آرمانگرایی الهی منشأ حاکمیت قلمداد شده، محتوای آن را اسلامی معرفی نموده است. همچنین حاکمیت و نظارت ولی فقیه جامع الشرایط...
متن کاملرسمیت مذهب شیعه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
سابقة تاریخی رسمیت مذهب شیعه در ایران، از موضوعات درخور پژوهش است. این مقاله، تنها به بررسی این موضوع در «جمهوری اسلامی» میپردازد. با سقوط نظام شاهنشاهی در سال 1357 و تأسیس جمهوری اسلامی، و لزوم تغییر قانون اساسی و تدوین قانون اساسی جدید برای نظام سیاسی جایگزین، بحث دربارة رسمیت یا عدم رسمیت مذهب، به موضوعی جنجالی تبدیل شد. برخلاف رسمیت مذهب جعفری در قانون اساسی مشروطة، تعدادی از عالمان و احزا...
متن کاملجایگاه نصیحت امام مسلمین در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
در کتابهای روایی شیعه، به موضوع نصیحت حاکم اسلامی از سوی مردم بهعنوان یک حق -تکلیف اشاره شده و در ادبیات فقهی- حقوقی کشور نیز رایج گردیده است. اما عدم تصریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مسئلهی «النصیحه لائمه المسلمین»، ابعاد و چگونگی اعمال آن موجب شده است تا در مورد امکان استفاده از ظرفیتهای این مهم در تفسیر اصول این قانون از جمله مسئلهی امکان یا شیوهی نظارت مجلس خبرگان بر رهبری اخت...
متن کامل«تکالیف شهروندی» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
شهروند، مفهومی حقوقی است که در مباحث حقوق عمومی و حقوق بشر مطرح میشود. وجه مشترک تعاریف حقوقی درباره شهروند، رابطهای است که بین فرد و حکومت وجود دارد. این رابطه، رابطهای دوسویه است که دربرگیرنده طیف وسیعی از حقوق و تکالیف است؛ یعنی شهروند در مقابل حقوقی که در برابر دولت دارد، همزمان تکالیف و مسئولیتهایی نیز بر عهده دارد که موظف به انجام آنهاست. در یک حکومت مردمسالار، قانون اساسی، به ع...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023